خصوصيات فرزند اول بايد مورد توجه ويژه قرار بگيرد زيرا با آمدن اولين فرزند همه اعضاي خانواده وارد جريان متفاوتي مي شوند و به طور طبيعي رفتار والدين تك فرزندي با آن هايي كه چند فرزند دارند متفاوت مي باشد، والدين همان ابتدا متوجه مي شوند كه فرزندان نسبت به يكديگر، رفتارها و خصوصيات مختلفي از خودشان نشان مي دهند.

تحقيقات نشان مي‌دهد كه ترتيب تولد مي‌تواند تأثير قابل توجهي بر شخصيت و رفتار افراد داشته باشد. فرزندان اول اغلب با ويژگي‌هاي خاصي مانند مسئوليت‌پذيري، اعتماد به نفس، و وظيفه‌شناسي شناخته مي‌شوند. در اين مقاله به بررسي خصوصيات فرزندان اول و عوامل تأثيرگذار بر آن‌ها مي‌پردازيم.

روز جهاني فرزند اول روز جهاني فرزند اول (Firstborn Day) يك روز تعطيل غيررسمي است كه هر ساله در دومين يكشنبه ماه ژوئن برگزار مي‌شود. اين روز براي قدرداني از فرزندان اول و برجسته كردن نقش آنها در خانواده و جامعه است.

تاريخچه روز جهاني فرزند اول به سال ۱۸۵۶ باز مي‌گردد. در آن سال، دكتر چارلز لئونارد، يك كشيش در كليساي مجارستاني در شهر ماساچوست، يك سرويس ويژه براي كودكان برگزار كرد. او اين روز را “گل يكشنبه” ناميد و از آن زمان به بعد، اين روز به عنوان روز فرزند اول شناخته مي‌شود.

در سال ۱۹۲۹، تركيه براي اولين بار روز فرزند اول را به عنوان يك تعطيل ملي اعلام كرد. اين روز در بسياري از كشورهاي ديگر نيز جشن گرفته مي‌شود، اما هنوز به رسميت شناخته نشده است.

خصوصيات فرزند اول: نقش در خانواده
تولد فرزند اول، تجربه اي جديد براي والدين مي باشد و آن ها ممكن است در تربيت فرزند اول بر اساس قوانين پيش بروند و بسيار سخت گير باشند و يا به خاطر ذوق و شوقي كه براي تولد فرزندشان دارند بسيار سهل گير باشند و اصول تربيتي را به خوبي ايفا نكنند در نتيجه در تربيت فرزندشان با مشكلاتي رو به رو خواهند شد.

پس از اين كه فرزند دوم به دنيا مي آيد والدين به خاطر تجربه اي از تربيت فرزند اولشان داشته اند روش تربيتي خود را تغيير مي دهند و به صورت ديگري به تربيت فرزند دوم مي پردازند، در اين حالت فرزند اول مجبور است بي تجربگي و نا پختگي والدين را در تربيت كردن تحمل كند.

مفاهيمي در روانشناسي كودك مطرح مي شود كه به شما كمك مي كند تا از اشتباهات رايج تربيتي بپرهيزيد و از بهترين روش هاي تربيتي براي تربيت فرزندان استفاده نماييد.

تعادل در تربيت فرزندان اول
فرزندان اول در كانون توجه والدين قرار دارند و معمولا تمام خواسته هاي آن ها توسط والدين برآورده مي شود و در فرزند احساس ارزشمندي زيادي به وجود مي آيد، در صورتي كه اين روند شكل افراطي و بي رويه اي داشته باشد، فرزندان اول تبديل به انسان هاي قدرت طلب، خودخواه و كم تحمل مي شوند و آن ها تحمل هيچ گونه بي توجهي ندارند.

پس از اين كه فرزند دوم به دنيا مي آيد از توجه والدين به آن ها كم مي شود و در اين صورت فرزند اول، فرزند دوم را مسبب اين بي توجهي مي داند و در اين حالت حسادت فرزند اول شروع مي شود كه يكي از خصوصيات به وجود آمدن آن ها در هنگام تولد فرزند دوم مي باشد، تمام فرزندان اول تغيير جايگاه شان را در خانواده احساس مي كنند اما فرزندان نازپرورده تر با صدمات بيشتري رو به رو هستند و اين كه كودك چطور با اين وضع و شرايط كنار بيايد به رفتار والدين و سبك هاي فرزند پروري آن ها بستگي دارد.

در صورتي كه والدين تمام توجه و محبت خود را نثار فرزند دوم كنند و يا رفتارهاي اشتباه ديگري از خودشان نشان دهند فرزند اول به احساس طرد شدگي دچار خواهد شد و بعد ها آن را به خواهر و برادر كوچك خود منتقل مي كنند اما در صورتي كه والدين رفتار صحيحي با كودك شان داشته باشند بچه ها به دوستاني خوب تبديل مي شوند و فرزند اول در برابر خواهر و برادر كوچك خود احساس مسئوليت و رهبري مي كند.

خصوصيات فرزند اول: رهبري و سلطه جويي
پس از اين كه فرزندان ديگر متولد مي شوند، فرزند اول موظف است تا از خواهر و برادر كوچك خود نگهداري كند او در اين مورد از والدين خود الگوبرداري و تقليد مي كند و به مراقبت و نگهداري از آن ها مي پردازد، و زماني كه آن ها بزرگ شدند در بازي ها و فعاليت هاي دسته جمعي به رهبري خواهرها و برادرهاي كوچك ترش مي پردازد و با اين ويژگي هاي اخلاقي بزرگ مي شود.

به خاطر اين ويژگي رفتاري اش او در بزرگسالي به رهبري علاقه مند مي شود و دوست دارد كه ديگران را تحت سلطه خود قرار دهد و به خوبي از انجام اين كار بر مي آيد، هم چنين ويژگي مسئوليت پذيري به ميزان زيادي در او افزايش مي يابد.

ويژگي ها و خصوصيات اصلي فرزندان اول
بر اساس نظر روانشناسان برخي از خصوصيات اخلاقي فرزند اول به شرح زير مي باشد:

علاقه به قدرت
مسئوليت پذير
وظيفه شناس
منظم
دقيق بودن
با وجدان بودن
محافظه كار
سازمان دهندگان خوب
فرزندان اول به طور معمول به گذشته گرايش دارند و نسبت به آينده بدبين هستند.

منبع:كانون مشاوران ايران-خصوصيات فرزند اول ✔️ ۷ ويژگي مهم

نكات مثبت تربيتي براي نوزادان، كودكان نوپا و پيش دبستاني

داشتن يك كودك زمان هيجان انگيزي براي پدر و مادر است. شناخت هر مرحله رشد و نمو مي تواند به شما در جهت آمادگي براي رويارويي با چالش ها و فرصت هاي تربيت كودكان خردسال كمك كند.

مطالب مرتبط:

فرزندان و تربيت دردنياي امروز

نوزادان (۰ – ۱ سال)

زماني كه كودكان به دنيا مي­آيند، دنيا براي آن ها مشابه يك ماهيت جديد ماجراجويانه است و آن ها مجبور خواهند بود همه چيز را براي اولين بار فراگيرند. نوزادان شروع به رشد ادراكي خواهند كرد و فرايند هاي يادگيري زبان، حافظه، تفكر، و استدلال آغاز مي شوند. در اين مرحله، كودكان همچنين ياد خواهند گرفت چگونه ديد خود را متمركز كنند و صداي والدين خود را به خاطر بسپارند.

شما چه كار ميتوانيد انجام دهيد…

با كودك خود صحبت كنيد. شنيدن صداي شما آرامش بخش است.
زماني كه كودك شما از خود صدايي توليد مي­كند، با تكرار آن و اضافه كردن كلمات به آن پاسخ دهيد. اين به كودك كمك خواهد كرد ياد بگيرد كه چگونه از زبان استفاده كند.
براي كودك خود بخوانيد. اين به او كمك خواهد كرد كه زبان و اصوات را درك كند و آن را گسترش دهد.
تربيت مي­تواند كار سختي باشد! از نظر جسمي، رواني و عاطفي مراقب خود باشيد. آسان تر آن است كه از داشتن فرزند تازه متولد شده خود لذت ببريد و زماني كه در خود احساس خوبي داريد پد ر مادر مثبت و عاشقي باشيد.
كودكان نوپا (۱-۲ سال)

در اين دوره از زمان، كودكان نو پاي شما بشدت متحرك و هوشيار مي­شوند نسبت به خود و محيط اطراف. كودكان نوپاي شما استقلال بيشتري نشان خواهند داد و رفتار جسورانه تري بروز مي­دهند.

مطالب مرتبط:

مشاوره و تربيت كودك ۲ ساله تا ۳ ساله

شما چه كار مي­توانيد انجام دهيد….

به خواندن روزانه براي كودكان نوپاي خود ادامه دهيد.
از كودك خود بخواهيد تا براي شما شي اي پيدا كنند يا اعضاي بدن يا اشياء را نام ببرند.
با كودك نوپاي خود بازي هاي مقايسه اي مانند مرتب سازي اشكال و پازل هاي ساده انجام دهيد.
كودك خود را به اكتشاف تشويق نماييد.
كنجكاوي كودك نوپاي خود را با رفتن به سفر هاي بيروني به پارك يا سواري با اتوبوس تشويق كنيد.
كودكان نوپا (۲-۳ سال)

در طول اين مدت زمان هيجان انگيز، كودكان نوپاي شما قادر خواهند بود كه از دستورات دو يا سه عبارتي پيروي كنند و اشياء را بر حسب شكل و رنگشان مرتب كنند. كودكان نوپاي شما قادر خواهند بود اعمال بزرگسالان و هم چنين بازي هاي خود را تقليد كنند و طيف وسيعي از احساسات را بروز دهند.

شما چه كار مي­ توانيد انجام دهيد…

كودك خود را به انجام ادابازي (بازي وانمودي) مانند خاله بازي تشويق كنيد يا اجازه دهيد نقش رهبر را در بازي به عهده گيرد و از او پيروي كنيد.
كودك خود را تشويق كنيد تا نام و سن خود را به شما بگويد.
زماني تعيين كنيد تا در آن با كودك خود به مطالعه كتاب بپردازيد.
به كودك خود با بردن او به پياده روي يا سفر با قطار كمك كنيد تا دنياي اطراف خود را كشف كند.
شروع كنيد به آموزش آهنگ هاي ساده به كودك خود، مانند يك توپ دارم قلقليه و ديگر ريتم هاي فرهنگي.
پيش دبستاني (۳-۵ سال)

دنيا، زماني كه بچه هاي شما به اوايل كودكي خود مي­رسند واقعا گسترده مي­شوند. كودك شما مستقل تر خواهد شد و مي­خواهد كه دنياي اطرف خود را كشف كند و در باره آن پرس و جو نمايد. در طول اين مرحله كودكان هوشياري خود را نسبت به هويت جنسي خود نشان مي­دهند، به آن­ها در لباس پوشيدن و درآوردن، بازي كردن با ديگر كودكان و خواندن آواز كمك كنيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-نكات مثبت تربيتي

خصوصيات فرزند اول، بچه اول كه باشي ( ۷ ويژگي مهم)

خصوصيات فرزند اول بايد مورد توجه ويژه قرار بگيرد زيرا با آمدن اولين فرزند همه اعضاي خانواده وارد جريان متفاوتي مي شوند و به طور طبيعي رفتار والدين تك فرزندي با آن هايي كه چند فرزند دارند متفاوت مي باشد، والدين همان ابتدا متوجه مي شوند كه فرزندان نسبت به يكديگر، رفتارها و خصوصيات مختلفي از خودشان نشان مي دهند.

در واقع زماني كه فرزند دوم به دنيا مي آيد، فرزند اول جايگاه خود را به عنوان فرمانرواي مطلق خانواده از دست مي دهد و آن را با ديگري سهيم مي شود در اين شرايط خانواده بايد شرايطي را ايجاد كند تا تنش و مشكلات در فضاي خانواده كاهش يابد و روابط پايدار و صميمانه اي در ميان فرزندان به وجود آيد. در ادامه اين مقاله به بررسي خصوصيات فرزند اول مي پردازيم تا اطلاعات شما در اين خصوص افزايش يابد.

خصوصيات فرزند اول: نقش در خانواده
تولد فرزند اول، تجربه اي جديد براي والدين مي باشد و آن ها ممكن است در تربيت فرزند اول بر اساس قوانين پيش بروند و بسيار سخت گير باشند و يا به خاطر ذوق و شوقي كه براي تولد فرزندشان دارند بسيار سهل گير باشند و اصول تربيتي را به خوبي ايفا نكنند در نتيجه در تربيت فرزندشان با مشكلاتي رو به رو خواهند شد.

پس از اين كه فرزند دوم به دنيا مي آيد والدين به خاطر تجربه اي از تربيت فرزند اولشان داشته اند روش تربيتي خود را تغيير مي دهند و به صورت ديگري به تربيت فرزند دوم مي پردازند، در اين حالت فرزند اول مجبور است بي تجربگي و نا پختگي والدين را در تربيت كردن تحمل كند.

مفاهيمي در روانشناسي كودك مطرح مي شود كه به شما كمك مي كند تا از اشتباهات رايج تربيتي بپرهيزيد و از بهترين روش هاي تربيتي براي تربيت فرزندان استفاده نماييد.

تعادل در تربيت فرزندان اول
فرزندان اول در كانون توجه والدين قرار دارند و معمولا تمام خواسته هاي آن ها توسط والدين برآورده مي شود و در فرزند احساس ارزشمندي زيادي به وجود مي آيد، در صورتي كه اين روند شكل افراطي و بي رويه اي داشته باشد، فرزندان اول تبديل به انسان هاي قدرت طلب، خودخواه و كم تحمل مي شوند و آن ها تحمل هيچ گونه بي توجهي ندارند.

پس از اين كه فرزند دوم به دنيا مي آيد از توجه والدين به آن ها كم مي شود و در اين صورت فرزند اول، فرزند دوم را مسبب اين بي توجهي مي داند و در اين حالت حسادت فرزند اول شروع مي شود كه يكي از خصوصيات به وجود آمدن آن ها در هنگام تولد فرزند دوم مي باشد، تمام فرزندان اول تغيير جايگاه شان را در خانواده احساس مي كنند اما فرزندان نازپرورده تر با صدمات بيشتري رو به رو هستند و اين كه كودك چطور با اين وضع و شرايط كنار بيايد به رفتار والدين و سبك هاي فرزند پروري آن ها بستگي دارد.

در صورتي كه والدين تمام توجه و محبت خود را نثار فرزند دوم كنند و يا رفتارهاي اشتباه ديگري از خودشان نشان دهند فرزند اول به احساس طرد شدگي دچار خواهد شد و بعد ها آن را به خواهر و برادر كوچك خود منتقل مي كنند اما در صورتي كه والدين رفتار صحيحي با كودك شان داشته باشند بچه ها به دوستاني خوب تبديل مي شوند و فرزند اول در برابر خواهر و برادر كوچك خود احساس مسئوليت و رهبري مي كند.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-خصوصيات فرزند اول، بچه اول كه باشي ( ۷ ويژگي مهم)

اصول تربيت فرزندان بر اساس مطالعات مراكز مشاوره كودك چيست؟

تربيت و تعليم نوعي هنر مي باشد و براي اينكه به تربيت و تعليم درستي دست يابد بايد فرد در چهارچوب خاصي عمل كند.

تربيت تنها به خانواده ربط ندارد و عوامل ديگري مانند جامعه، مدرسه و شخصيت فرد نيز در تربيت فرد دخالت دارد.

براي شكل گيري تربيت اگر خانواده و مدرسه باهم هماهنگ باشند نقش آن ها در تربيت پررنگ خواهد بود و مي توانند اثر جامعه را كمرنگ كنند و علاوه بر اين ها وراثت و ژن هاي مختلف مي تواند در شكل گيري شخصيت و نوع تربيت فرد اثرگذار باشد.

بر اساس مطالعات انجام شده در زمينه كودك بايد تربيت به درستي انجام شود و تربيت نياز به تلاش، برنامه ريزي و استفاده از فرصت ها دارد.

براي تربيت فرزند بايد پدر و مادر از هر لحظه زندگي خود استفاده كنند تا به خوبي بتوانند مسائل تربيتي را به كودك خود بياموزند، كودكان توانايي زيادي براي شكوفا شدن دارند و بيشتر مواقع پدر و مادر محدوديت هايي را ايجاد مي كنند و يا كلماتي را استفاده مي كنند كه جلوي پيشرفت كودك خود را مي گيرند و اجازه نمي دهد استعدادهاي كودكش شكوفا شود.

در اين مقاله اصول تربيت فرزندان را بررسي مي كنيم و نكات مهم را مورد مطالعه قرار مي دهيم.

اصول تربيت فرزندان – هماهنگي پدر و مادر
پدر و مادر دو ركن اصلي و مهم براي تربيت فرزندانشان هستند آن ها بايد با يكديگر هماهنگ باشند و به ديگران اجازه ندهند تا در تربيت فرزندشان دخالتي داشته باشند.

والدين بايد هماهنگي قوي داشته باشند و نگذارند حتي نزديك ترين اشخاص خانواده مانند خواهر و برادر بزرگ تر، مادربزرگ ها و پدر بزرگ ها در تربيت فرزندشان دخالت كنند.

هماهنگ بودن پدر و مادر بسيار اهميت دارد اگر زماني يكي از والدين سست عمل كند و ديگري بسيار جدي باشد در اين صورت فرزند ممكن است به سمت يكي از آن ها كشيده شود و در تربيت فرزند مشكلاتي به وجود آيد.

اما اگر پدر و مادر با يكديگر هماهنگ بوده و نسبت به تربيت كودكشان به يك نتيجه واحد رسيده باشند مي توانند فرزند با ادبي را تحويل جامعه بدهند.

اصول تربيت فرزندان بر اساس مطالعات مراكز مشاوره كودك چيست؟

تربيت و تعليم نوعي هنر مي باشد و براي اينكه به تربيت و تعليم درستي دست يابد بايد فرد در چهارچوب خاصي عمل كند.

تربيت تنها به خانواده ربط ندارد و عوامل ديگري مانند جامعه، مدرسه و شخصيت فرد نيز در تربيت فرد دخالت دارد.

براي شكل گيري تربيت اگر خانواده و مدرسه باهم هماهنگ باشند نقش آن ها در تربيت پررنگ خواهد بود و مي توانند اثر جامعه را كمرنگ كنند و علاوه بر اين ها وراثت و ژن هاي مختلف مي تواند در شكل گيري شخصيت و نوع تربيت فرد اثرگذار باشد.

بر اساس مطالعات انجام شده در زمينه كودك بايد تربيت به درستي انجام شود و تربيت نياز به تلاش، برنامه ريزي و استفاده از فرصت ها دارد.

براي تربيت فرزند بايد پدر و مادر از هر لحظه زندگي خود استفاده كنند تا به خوبي بتوانند مسائل تربيتي را به كودك خود بياموزند، كودكان توانايي زيادي براي شكوفا شدن دارند و بيشتر مواقع پدر و مادر محدوديت هايي را ايجاد مي كنند و يا كلماتي را استفاده مي كنند كه جلوي پيشرفت كودك خود را مي گيرند و اجازه نمي دهد استعدادهاي كودكش شكوفا شود.

در اين مقاله اصول تربيت فرزندان را بررسي مي كنيم و نكات مهم را مورد مطالعه قرار مي دهيم.

اصول تربيت فرزندان – هماهنگي پدر و مادر
پدر و مادر دو ركن اصلي و مهم براي تربيت فرزندانشان هستند آن ها بايد با يكديگر هماهنگ باشند و به ديگران اجازه ندهند تا در تربيت فرزندشان دخالتي داشته باشند.

والدين بايد هماهنگي قوي داشته باشند و نگذارند حتي نزديك ترين اشخاص خانواده مانند خواهر و برادر بزرگ تر، مادربزرگ ها و پدر بزرگ ها در تربيت فرزندشان دخالت كنند.

هماهنگ بودن پدر و مادر بسيار اهميت دارد اگر زماني يكي از والدين سست عمل كند و ديگري بسيار جدي باشد در اين صورت فرزند ممكن است به سمت يكي از آن ها كشيده شود و در تربيت فرزند مشكلاتي به وجود آيد.

اما اگر پدر و مادر با يكديگر هماهنگ بوده و نسبت به تربيت كودكشان به يك نتيجه واحد رسيده باشند مي توانند فرزند با ادبي را تحويل جامعه بدهند.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-اصول تربيت فرزندان بر اساس مطالعات مراكز مشاوره كودك چيست؟

در تربيت فرزندان، توجه به مسائل و نيازهاي روحي و رواني آنها اهميت ويژه‌اي دارد. بسيار مهم است كه فرزندان گرفتار عقده‌هاي رواني نباشند تا توانايي دفاعي بدني بيشتري پيدا كنند و كمتر بيمار شوند. بي‌توجهي والدين به كودك باعث مي‌شود كه كودك احساس كمبود شخصيت كند. پدر و مادرش فقط به تغذيه‌اش توجه دارند و به شخصيت او احترامي نمي‌گذارند و از اين جهت كمبود شخصيتي خود را در لجبازي و نافرماني و مجادله ابراز مي‌دارد. بنابراين والدين بايد علاج قبل از وقوع را درباره كودكانشان منظور دارند و شخصيتشان را پايه‌ريزي نمايند.

در قرآن كريم آمده: «فرزندانتان را در خردسالي به آداب (خوب و پسنديده) تشويق و ترغيب كنيد.»

از طرفي برخي از والدين فكر مي‌كنند كه كودكان دچار استرس (دلهره و اضطراب) و ناراحتي‌هاي رواني نمي‌شوند و از هيجان و ناراحتي‌هايي كه در درون طفل وجود دارد، غافل هستند.

گاهي مادر ناآگاه براي نظافت اتاق كودك چوب كبريت‌ها و لوازم بازي‌اش را به هم مي‌ريزد و ساختمان‌هايش را خراب مي‌كند. از هيجان و ناراحتي‌هايي كه در درون طفل ايجاد مي‌كند، غافل است. همه اين موارد و مثال‌هاي ديگر، مونه دچار شدن كودكان به استرس و نابسماني رواني است. بنابراين اگر والدين وظيفه خود را فقط در رفع نيازهاي مادي فرزندان خود بدانند و به نيازهاي عاطفي و رواني كودكشان آشنا باشند و در پاسخگويي به اين نيازها تلاش كنند، روح و روان كودكان هرگز دچار آسيب نخواهد شد.

بحران‌هاي رواني در دوره كودكي

مشكلات خانوادگي

اختلافات خانوادگي تاثير عميقي در كودك مي‌گذارد. اگر گفت‌وگوها به حل مشكل ختم شود و تكراري و خسته‌كننده و شديد نباشد، باعث يادگيري طفل و به‌كارگيري گفت‌وگو براي حل اختلاف مي‌شود، اما از طرفي درگيري‌هاي هر روزه، بي‌احترامي‌ها و توهين‌هاي افراد خانواده به يكديگر باعث آزردگي روحي كودك خواهد شد. زيرا دعواهاي خانوادگي سال‌ها در ذهن او باقي مانده و حتي ممكن است بر زندگي و آينده او تاثير منفي بگذارد. كودك پدر و مادر را سرمشق قرار مي‌دهد و در آينده با همسرش برخورد درستي نخواهد داشت.

از مسائل ديگري كه باعث ايجاد نگراني در كودكان مي‌شود، حرف زدن از مشكلات شديد خانواده مانند بدهكاري‌ها است، كه در صورت تكرار و رفتار و گفتار نامناسب اعضاي خانواده به وجود مي‌آيد. بهتر است بزرگ‌ترها هميشه از چگونگي حل مشكلات و راه‌هاي اميدوارانه حرف بزنند و كودك را به زندگي و آينده اميدوار كنند. گاهي نيز بدگويي از افراد فاميل، روح ظريف و حساس كودك را آزرده و او را نسبت به ديگران بدبين مي‌سازد. با محبت و گذشت نسبت به ديگران مطمئنا كودك آموزش ديده و در آينده موفق‌تر خواهد شد.

منبع: مركز مشاوره ستاره ايرانيان-پيشگيري از بيماري‌هاي رواني كودكان

گروه همسالان
نقش مهمي در رفتار نوجواني ايفا مي كنند ، در سن 12 تا 16 سالگي نوجوانان تاثير بيشتري از همسالان خود مي گيرند.

شخصيت اخلاقي نوجوانان را گروه همسالان شكل مي دهند

كه والدين بايد با فراهم كردن زمينه اي براي آنها در گروه هاي همسالان خود فرزندان را شركت دهند و باعث ارتقاي آنها شوند.

با شركت كردن در گروه همسالان خود نوجوانان مي توانند رفتارهاي اجتماعي را ياد گرفته و نقش موثري پيدا كنند.

از گروه همسالان خود نوجوانان ممكن است تاثير مثبت و منفي از خود بروز دهند.

كودكان در سن كمتر تصور مي كنند كه قانون هاي موجود در طبيعت عوض نمي شوند

كه در سن نوجواني درك آنها از دنياي پيرامون تغيير مي كند.

گروه هاي ديندار هم سال زمينه پيشرفت امور ديني و مذهبي را در كودكان بيشتر مي كنند.

منبع: مركز مشاوره ستاره ايرانيان-كم شدن نقش خانواده توسط گروه همسالان

10 روش براي اينكه پدر بهتري بشويد

چه چيزي در حال اتفاق افتادن است؟
كودكان به هر دوي والدين نياز دارند. پدران متعهد مي توانند به كودكان كمك كنند تا زندگي شادتر، سالم تر و موفق تري داشته باشند. پدراني كه زماني را با كودكان خود مي گذرانند، شانس اينكه كودكشان در مدرسه موفق تر عمل كنند، مشكلات رفتاري كمتري داشته باشند و عزت نفس و رفاه بيشتري را تجربه كنند، افزايش مي دهند.

براي مطالعه بيشتر:

پدر شدن و ايجاد حس مثبت

راز ابر قهرمان بودن هر پدر

چه كاري از دست شما بر مي آيد؟
به مادر كودكان خود احترام بگذاريد.
زماني كه كودكان ميبينند والدينشان به همديگر احترام مي گذارند، به احتمال زياد آنها هم احساس مي كنند كه مورد احترام و پذيرش هستند.

با كودكان خود وقت بگذرانيد.
اگر اغلب اوقات از نظر كودكانتان مشغول به نظر برسيد، آنها احساس مي كنند كه ناديده گرفته شده اند و فرقي ندارد كه شما چه چيزي بگوييد. وقتي براي گذراندن با كودكانتان تنظيم كنيد.

به آنها حق شنيده شدن بدهيد.
با كودكان خود زماني كه خيلي كوچك هستند شروع به صحبت كنيد و با آنها در مورد انواع موضوعات صحبت كنيد. به ايده ها و مشكلات آنها گوش فرادهيد.

نظم همراه با عشق
همه كودكان به راهنمايي و نظم و ترتيب نياز دارند، نه به عنوان تنبيه بلكه براي مقرر كردن محدوديت هاي منطقي و كمك به كودكان براي يادگيري از پيامدهاي طبيعي و منطقي. پدراني كه در آرامش، عدالت، و رفتاري بدون خشونت نظم اعمال مي كنند، عشق و علاقه شان را به كودك خود نشان مي دهند.

يك الگو باشيد
پدران الگو هستند، خواه اين را تشخيص بدهند يا نه. يك دختر با پدري كه عاشقش است، با علم به اينكه مستحق اين است كه با احترام با او برخورد شود، بزرگ مي شود. پدران با نشان دادن صداقت، انسانيت و مسئوليت پذيري به پسران خود ياد دهند كه چه چيزي در زندگي مهم است.

منبع :كودك و نوجوان-ده روش براي پدر بهتري شدن